نوشته اصلی توسط
اعظم عبادی
سلام ی خانم ۲۲ساله هستم
دی ماه ۹۶عقد کردم و شهریور ۹۸عروسی
شوهرم ۳۰سالش اما وابستگی شدیدی ب مادرش داره طوری ک ما نتوانستیم تا حالا ی مسافرت با هم بریم
خونه مادر شوهرم طبقه ی پایین خونه ما هستش و همسرم هر موقع از سرکار بر میگرده اول میره اونجا و ۴یا۵ساعت اونجا می مونه و من باید تنها باشم حتی توی عقد هم ک بودیم پیش میومد ک ما ۱۰روز همدیگرو نمی دیدیم و تا زمانی ک ب ایشون نمیگفتم بیاید نمیومدن خیلی احساس تنهایی میکنم حتی اگر از من زود تر هم بیان خونه و برن خونه مادرشون باز هم زمانی ک من برمیگردم نمیان خونه